اجلاس جده با هدف رفع بحران های منطقه در کنار توافق ایران و عربستان اهمیت زیادی دارد
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۸۳۰۶۹
به گزارش ایرنا ، روزنامه های عرب زبان به سی و دومین نشست اجلاس سران عرب که امروز جمعه در شهر جده عربستان با حضور حدود ۱۵ تن از رهبران، رؤسای جمهور، پادشاهان و شاهزادگان کشورهای عربی آغاز و در حال برگزاری است، توجه زیادی کردند.
روزنامه عکاظ در مقاله امروز خود نوشت: همه انتظارات نشان میدهد که نشست جده یکی از موفقترین اجلاسهای عربی خواهد بود، زیرا مشخصه آن وجود اراده سیاسی واقعی است که میتوان برای حل بحرانها در کشورهای عربی بر آن بنا نهاد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روزنامه افزود: آنچه که به ویژه قابل توجه است، مشارکت سوریه با حضور بشار اسد رئیس جمهور این کشور در کار اجلاس سران پس از بازگشت به موقعیت طبیعی خود در قلب عرب است، جایی که انتظار می رود بخش بزرگی از قلب عربها را اشغال کند.
فلسطین باید در راس باشد
این روزنامه خاطرنشان کرد: به هیچ وجه موضوع فلسطین، تحولات آن و آنچه که مقامات اشغالگر رژیم اسرائیل انجام می دهند، باید در راس تصمیماتی باشد که از نشست جده انتظار می رود، از جمله تایید حمایت از آرمان فلسطین که بایستی از سوی اعضا در اولویت قرار بگیرد. قطعا انتظار می رود اجلاس عرب بر پایبندی کمک به مردم فلسطین در ایجاد کشوری مستقل با پایتختی قدس شریف، بر اساس یکی از مفاد طرح صلح عربی و گزینه راهبردی اعراب می باشد ،پافشاری کند.
روزنامه عکاظ در مطلبی دیگر با عنوان (جده، قطب نمای عرب ها و اجلاس متفاوت ) نوشت : تفاوت این اجلاس را بازگشت سوریه به کشورهای عربی و پایان جدایی دانست که بیش از ۱۲ سال از آن می گذرد.
این روزنامه بر این باور است که حوادث اخیر (سرزمین سوریه و مردم آن) پس از زلزله فوریه گذشته، نیاز به تجدید نظر، قطع دست بیگانگان و بازگشت سوریه به جایگاه طبیعی خود در (کالبد عرب) دارد.
توافقنامه امضا شده توسط عربستان با جمهوری اسلامی ایران
روزنامه الجزیره نیز در سرمقاله خود نوشت: اهمیت نشست جده در این است که با توجه به تحولات رخ داده در منطقه و جهان و با توجه به حمایت عربستان از تلاشها برای دستیابی به صلح، امنیت، ثبات و رفاه در منطقه، از جمله توافقنامه امضا شده توسط عربستان با جمهوری اسلامی ایران برای ازسرگیری روابط بین دو کشور و تلاشهای موجود، ابتکاراتی برای یافتن راه حل سیاسی جامع برای بحران های سودان، سوریه و یمن وجود دارد.
روزنامه البلاد نیز در مقاله ای با عنوان (اجلاس جده، آرزوهای بزرگ برای عصر جدید صلح و رفاه اعراب) اشاره کرد:این اجلاس در میان امیدها و آرزوهای بزرگ برای عصر جدیدی از صلح، ثبات و صلح در حال برگزاری است.
با توجه به شرایط استثنایی که منطقه و جهان از آن رنج میبرند، رفاه برای همه کشورها و ملتهای عربی، بحرانها و درگیریهای منطقهای و بینالمللی ایجاب میکند که کشورهای عربی مکانیسمهایی برای رویارویی با چالشهای مشترک، ارتقای امنیت و ثبات منطقهای و دستیابی به رفاه پیدا کنند.
این روزنامه معتقد است که عربستان سعودی مایل است نقشی محوری در حمایت از تلاشها برای یافتن راهحل سیاسی برای بحران سوریه ایفا کند که به همه پیامدهای آن پایان دهد، وحدت، امنیت و ثبات آن را حفظ کند و آن را به کشورهای عربی بازگرداند.
راه حل سیاسی تنها راه حل بحران در سوریه
البلاد خاطرنشان کرد : این بر اساس اعتقاد عربستان است که راه حل سیاسی تنها راه حل بحران در سوریه است و بر اساس پیوندهای برادرانه است که مردم عربستان و جمهوری عربی سوریه را متحد می کند و به دلیل تمایل به همین مشارکت است.
به همین منظور و برای ایجاد توسعه اقدامات مشترک عربی و تقویت امنیت و ثبات در منطقه و در تعامل با تصمیم اجلاس وزیران امور خارجه کشورهای عربی در مورد بازگشت سوریه به اتحادیه عرب، عربستان تصمیم گرفت کار نمایندگی دیپلماتیک خود در جمهوری عربی سوریه را از سر بگیرد.
روزنامه الشرق الاوسط نیز مقاله ای با عنوان اجلاس جده.. نقش امید و تجدید، منتشر کرد که در آن نوشت: آنچه اجلاس جده را به رویدادی محوری تبدیل می کند این است که در زمانی ممتاز برگزار می شود. پس از یک دهه ناآرامی ناشی از امواج بهار عربی از یک سو، سپس همهگیری بیماری کووید ۱۹ از سوی دیگر و سپس جنگ اوکراین، تأثیر آشکاری بر این نشست اعراب برجای گذاشت.
روزنامه الیوم خاطرنشان کرد: اجلاس سران عرب در جده با هدف تقویت رایزنی و هماهنگی بین کشورهای برادر عربی در خصوص تلاش برای حفظ امنیت و ثبات در منطقه و ارتقای منافع اعراب به ویژه با توجه به تغییرات پی در پی و تشدید بحران ها در سطح بین المللی برگزار می شود.
جهان دفتر دمشق ۱ نفر رضا رضایی مجد برچسبها جمهوری اسلامی ایران یمن بشار اسد سوریه اتحادیه عرب فلسطینمنبع: ایرنا
کلیدواژه: جمهوری اسلامی ایران یمن بشار اسد سوریه اتحادیه عرب فلسطین جمهوری اسلامی ایران یمن بشار اسد سوریه اتحادیه عرب فلسطین کشورهای عربی راه حل سیاسی امنیت و ثبات اجلاس جده بحران ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۸۳۰۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اشاعه ایرانهراسی یا تبلیغ بازدارندگی؟
مهدی علیخانی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: روز گذشته در مسیر یک بزرگراه تهران، توجهم به بیلبوردهای مربوط به پاسخ ضروری ایران به رژیم اسراییل جلب شد. پرتکرارترین بیلبورد در کنار برخی تبلیغات مثبت، حاوی این متن بود: «فارین افیرز: واقعیت این است که ایران بیش از هر زمان دیگری بر خاورمیانه مسلطتر شده است.»
قبل از توضیح درباره این عبارت لازم است اشاره کنم منطقه خاورمیانه رئالیستیترین نظم را در جهان دارد. اگرچه از منظر رئالیستها شرط «امنیت» برخورداری از «قدرت» ِ سخت است، اما میان آنها درخصوص «میزان برخورداری» از قدرت اختلاف وجود دارد.
«واقعگرایان تدافعی» معتقدند کسب قدرت باید تا حد «تامین امنیت» باشد و بعد از آن دیگر ضرورتی ندارد. در مقابل «واقعگرایان تهاجمی» تاکید میکنند که باید به میزانی قدرت را کسب کرد که به «تسلط» منجر شود. بعد از قدرتیابی شیعیان در عراق و پیروزی حزبالله در جنگ ۲۰۰۶، محور عربی منطقه به طرح «هلال شیعه» پرداخت تا از این طریق هم فشار غرب پس از ۱۱ سپتامبر برای اصلاحات در پادشاهیها را تعدیل کند و هم با معرفی ایران و شیعیان به عنوان تهدید منافع غرب، ائتلاف جدیدی علیه تهران بسازند.
این روند با جنگ ۲۰۰۸ غزه، تحولات ۲۰۱۱، ظهور داعش و جنگ یمن شدت گرفت و افزایش حضور منطقهای ایران در تلاقی با برجستهسازی برنامه هستهای منجر به شکلگیری یک محور عربی - عبری - غربی در برابر تهران شد. از منظر آنها حضور فرامرزی ایران «تهاجمی» و با هدف «تسلط» بر منطقه بود.
در مقابل، مقامات عالیرتبه ایران و حتی مقامات نظامی این حضور را «تدافعی» و با هدف «تامین امنیت» دانستند و عبارت معروف «اگر در... نجنگیم باید در کرمانشاه و تهران بجنگیم» مورد تاکید قرار گرفت. طرح اینکه هدف ایران از مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق یا کمک به متحدان غیردولتیاش نه «تامین امنیت» خود که تسلط بر «منطقه» است، یک رویکرد با پیوست «رسانهای» در جهت امنیتیسازی چهره ایران برای ساخت ائتلافهای سیاسی و امنیتی در منطقه بود.
بهایندلیل، تلاش ایران این شد تا این ذهنیت و برداشت را در خارج و حتی داخل اصلاح کند. سالها قبل که یک گزارش راهبردی اندیشکده امریکایی در جریان بحران یمن و پس از تسلط حوثیها بر پایتخت، با توصیه ضرورت مقابله جدیتر با ایران را میخواندم، غالب استنادهای کتاب به سخنان برخی مقامات غیرمسوول ایرانی خصوصا نمایندگان وقت مجلس درجهت «مصرف داخلی»، اما با «پیامد خارجی» بود. ازجمله استناد پرتکرار به جملهای از یک نماینده وقت که امروز هم در پشت این بیلبوردهاست.
عبارتی که محور ضدایرانی به بهانه سابقه قبلی این فرد آن را عادی تلقی نکرد و پس از آن هم در بسیاری از تحلیلهای عربی - عبری - غربی علیه ایران تکرار شد. او گفته بود: «اکنون ایران بر چهار پایتخت عربی یعنی بغداد، دمشق، بیروت و صنعا حکومت میکند و این پایتختها در دست ایران است.» این نوع بیانها هم در درون جوامع متحد ایران واکنش میساخت و میسازد و هم استدلال دشمنان و رقبا برای توجیه تقابل با تهران میشد و میشود.
به این دلیل حتی در دوره دولت انقلابی مستقر و نیز پس از جنگ اخیر غزه چنین تعابیری به سرعت از سوی حاکمیت رد میشود. اکنون، ایران پس از یک دوره طولانی «صبر راهبردی» مجبور به پاسخی اجتنابناپذیر به رژیم اسراییل شد تا بر «توان بازدارندگی» خود تاکید مجددی کند. دکترین رسمی نظامی و امنیتی ایران همواره دستیابی و توسعه توانمندیهای نظامی بهویژه در حوزه موشکی و پهپادی را مبتنی بر «دفاع» و «تامین امنیت» و نه «تهاجم» و «سلطه» اعلام کرده است.
مشخص نیست نصب پرتعداد بیلبوردی که جملهای هدفمند و با نیت مشخص از یک رسانه فکری غربی که تاکید دارد ایران بر منطقه مسلط شده، (و نه اینکه «به دنبال» تسلط بر منطقه است) و از منظر آنها، نتیجه در پس این گزاره اتخاذ راهکار مقابلهجویانه و ائتلافسازی بینالمللی و منطقهای ضد تهران است، آیا ناشی از غفلت و ناآگاهی متصدیان شهری است یا مبتنی بر اهداف تنشزای یک جریان فکری خاص؟!
بنابراین باید تاکید کرد که پرداخت ضروری به توان دفاعی ایران برای اطمینان بخشی به جامعه برای ارتقا «حس امنیت» و «غرور ملی» در مقابل تهدیدهای بیرونی و نیز به رخ کشیدن آن در جهت نمایش «بازدارندگی ملی» در ورای مرزها، چیزی متفاوت از افتادن در دام اشاعه ادبیات ضدایرانی است که هدفی جز ایرانهراسی ندارد!
نویسنده: مهدی علیخانی